انسان ها در دنیا وضعیت پس از مرگ خودشان را رقم می زنند و می سازند. هر کسی به جهان دیگر طوری می رود که خودش ساخته و پرداخته است.
بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، افراد با توجه به اعمال خودشان در دنیا به جهان دیگر می روند. برخی چنان می روند که گویی انتقالی صورت نگرفته است؛ زیرا اینان در همین دنیا چنان زیسته اند که پرده ها از جلوی آنان برداشته شده و هم اکنون آخرت را می ببیند و پس از مرگ یقینی بر یقین آنان افزوده نمی شود؛ چنان که امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: لو کشف الغطاء لما ازددت یقینا؛ اگر «پرده ها » برداشته شود چیزی بر یقین من فزونی نیابد.(بحارالانوار، ج 69، ص 209؛ ج 67، ص 142)
این کشف پرده ها در عموم مردم در هنگام مرگ یا در قیامت اتفاق می افتد(ق، آیه 22) اما برای برخی در همین دنیا اتفاق می افتد؛ از این روست که آنان به این عوالم دیگر آگاه هستند و راه هایی آسمانی و جهان های دیگر برای آنان روشن تر است؛ چنان که امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: أیها الناس سلونی قبل أن تفقدونی ، فلانا بطرق السماء أعلم منی بطرق الارض؛ ای مردم ! پیش از آن که مرا از دست دهید از من بپرسید؛ چرا که من به راه های آسمان داناتر از راه های زمین هستم.(نهج البلاغة : القسم الاول 387؛ بحارالانوار، ج 10، ص 128، حدیث 7)
حتی برخی از شاگردان مکتب قرآن نیز به این مقام دست یافتند که در داستان حارثه بن مالک بن نعمان انصاری آمده که وی به مقام یقین دست یافت و اهل بهشت و دوزخ را می دید.(کلینی، اصول کافی، ج 3، با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، صفحه 89 و 90)
اما دسته ای از انسان ها وقتی پس مرگ به عالم دیگر می روند، تا زمان قیامت به خواب می روند و وقتی به امر الهی بیدار می شوند و از بستر گور بیرون می آیند گیج و منگ هستند. از اینان پرسش می شود که چند سال در زمین مانده اید؟ اینان چون گیج و منگ هستند حتی سوال را درک نمی کنند؛ زیرا سائل می پرسد : چند سال در زمین مانده اید؟ آنان بی توجه به این سوال می گویند: یک روز یا نیم روز ما نمی دانیم بروید از شمارشگران بپرسید:قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ * قَالُوا لَبِثْنَا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ فَسْأَلِ الْعَادِّینَ»(مومنون، آیات 112 و 113)
این ها در تمام زمانی که باید در عالم برزخ زندگی می کردند به خواب بودند از همین رو می پرسند: مَنْ بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا؛ چه کسی ما را از بستر خواب ما برانگیخته است؟ (یس، آیه 52)
رقود همان طوری که در آیه 18 سوره کهف آمده به معنای خواب و مرقد نیز به معنای رختخواب است.
البته برخی گفته اند: اصولا عالم برزخ برای بیش تری مردم با آن که بیدار هستند، یک حالت میان خواب و بیداری است. از این روست وقتی این ها در عالم برزخ از این حالت خواب و بیداری بیدار می شوند، گیج و منگ هستند و حتی سوال را با آن که در آن تاکید می شود چند سال در زمین زندگی کردید را درک نمی کنند و پاسخ درستی نمی دهند و اگر اشاره دارند به همین دوران خواب و بیداری خود اشاره می کنند.
از نظر آموزه های قرآنی آخرت برای مومنان بیداری محض و حیات محض است و دیگر خوابی در آن جا نیست و انسان دیگر تجربه خوابی در عالم آخرت نخواهد داشت همان طوری که دیگر مرگی نیست؛ زیرا مومنان جاودانه در بهشت خواهند زیست و دیگر انتقالی به سبب مرگ انجام نمی گیرد و کافران که در دوزخ هستند نوعی زندگی دارند که میانه مرگ و زندگی است.(اعلی، آیه 14)
به نظر می رسد این که تلقین برای مرده گفته می شود به سبب همین گیج و منگ بودن او در عالم برزخ است که نمی داند به کجا منتقل شده و در حالتی نیست که بتواند پاسخ دهد. از این رو، پرت و پلا جواب می دهد و تقلین کننده به او کمک می کند تا آن حقیقت را درک کند و پاسخ های درست دهد. در حقیقت نقش تلقین کننده برای مرده در عالم برزخ همانند نقش شمارشگران در قیامت برای کسانی است که از خواب برزخی بیدار شده اند و آنان می گویند از شمارشگران بپرسید تا جواب درست بدهد؛ چون خودشان گیج و منگ هستند.
امام محمدتقی الجواد(ع) نسبت خواب و مرگ را به خوبی تشریح کرده است. از حضرت جواد علیه السلام سؤال شد: مَا المَوْتُ؟ قالَ: هُوَ النَّوْمُ الَّذى یَأْتیکُمْ کُلَّ لَیْلَةٍ اِلاّ اَنَّهُ طَویلٌ مُدَّتُهُ لایُنتَبَهُ مِنْهُ اِلاّ یَوْمَ الْقِیامَةِ؛ مرگ چیست؟ در پاسخ فرمود: مرگ همان خواب است که هرشب سراغ شما مى آید جز آنکه مـدت خـواب مـرگ طـولانى اسـت وآدمى از آن خواب بیدار نمى شود، جز روز قیامت. (بحارالانوار، ج 3، ص 134)